شهادت حضرت زهرا(س)
سوره «کوثر» گواه بر زوال ناپذیری حضرت زهرا/
شهیدی که با توسل به حضرت صدیقه زنده شد/
خواب شنیدنی سید حسن نصر الله از حضرت مادر/
شعر و نوحه: ارضی، کریمی، طاهری، مطیعی، هلالی، میرداماد، حدادیان، سلحشور
سوره «کوثر» گواه بر زوال ناپذیری حضرت زهرا/
شهیدی که با توسل به حضرت صدیقه زنده شد/
خواب شنیدنی سید حسن نصر الله از حضرت مادر/
شعر و نوحه: ارضی، کریمی، طاهری، مطیعی، هلالی، میرداماد، حدادیان، سلحشور
گروه معارف: آسمانیان را تاب تحمل این مصیبت عظیم نیست. یا علی، کودکان را از مادرشان زهرا جدا کن... ای کاش ما را هم به یاری امیرالمومنین علیه السلام در این شبها راهی بود...
در کلام سلاله زهرا(س) //
فاطمه(س)، اسوه زنان عالم برای رسیدن به قله رفیع معنویت
فاطمهىزهرا(س) به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنى جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهى و یک بندهى صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. کسى است که رسول اکرم به امیرالمؤمنین (علیهماالسّلام) فرمود: «یا على ... انت قائد المؤمنین الى الجنّة ... و فاطمة قد اقبلت یوم القیامة ... تقود مؤمنات امّتى الى الجنّة» یعنى در روز قیامت، امیرالمؤمنین(ع) مردان مؤمن را و فاطمهىزهرا(س) زنان مؤمن را به بهشت الهى راهنمایى مىکنند. او، عِدل و همپایه و همسنگ امیرالمؤمنین است. آن کسى که وقتى در محراب عبادت مىایستاد، هزاران فرشتهى مقرّب خدا، به او خطاب و سلام مىکردند و تهنیت مىگفتند و همان سخنى را بیان مىکردند که فرشتگان، قبلاً به مریم اطهر گفته بودند؛ عرض مىکردند: «یا فاطمة انّ اللَّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک على نساء العالمین». این، مقام معنوى فاطمهى زهراست.
زنى، آن هم در سنین جوانى، از لحاظ مقام معنوى به جایى مىرسد که بنابر آنچه که در بعضى از روایات است، فرشتگان با او سخن مىگویند و حقایق را به او ارایه مىدهند. محدّثه است؛ یعنى کسى است که فرشتگان با او حدیث مىکنند و حرف مىزنند. این مقام معنوى و میدان وسیع و قلّهى رفیع، در مقابل همهى زنهاى آفرینش و عالم است. فاطمهىزهرا(س) در قلّهى این بلنداى عظیم ایستاده و به همهى زنان عالم خطاب مىکند و آنها را به پیمودن این راه دعوت مىنماید.
آنهایى که در طول تاریخ - چه در جاهلیت قدیم و چه در جاهلیت قرن بیستم - سعى کردهاند که زن را تحقیر و کوچک کنند و او را دلبسته به همین زخارف و زینتهاى ظاهرى معرفى نمایند و پایبند مُد و لباس و آرایش و طلا و زیور آلات کنند و وسیله و دست مایهیى براى خوشگذرانیهاى زندگى وانمود نمایند و عملاً در این راه قدم بردارند، منطق آنها منطقى است که مثل برف و یخ، در مقابل گرماى خورشیدِ مقام معنوى فاطمهىزهرا(علیهاالسّلام) ذوب مىشود و از بین مىرود.
اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتى - را به عنوان نمونه و اسوهى زن معرفى مىکند. آن، زندگى ظاهرى و جهاد و مبارزه و دانش و سخنورى و فداکارى و شوهردارى و مادرى و همسرى و مهاجرت و حضور در همهى میدانهاى سیاسى و نظامى و انقلابى و برجستگى همه جانبهى او که مردهاى بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار مىکرد، این هم مقام معنوى و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتى و درخشندگى عنصر معنوى و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوى زنى که اسلام مىخواهد بسازد، این است. (بیانات در دیدار با جمع کثیرى از بانوان، 26/10/1368)
مناجات با امام زمان/ منصور ارضی/ فاطمیه دوم فروردین 93
پارههای دل/ روضه مکتوب
روضه حضرت زهرا (س) از زبان مرحوم کوثری
شبی که زهرا سلام الله علیها رو به خانه امیرالمؤمنین علیه اسلام آوردند، همسران رسول الله همه او را بدرقه کردند. یک وقت گفتند: «خود رسول الله صلوات الله علیه دارند، تشریف می آورند. آمدند، فرمودند: «زن ها دیگه متفرق بشوند. آمد دست زهرایشان گرفت و گذاشت،میان دست مولا.
صدا زد: «یا علی، هذه ودیعةالله و ودیعة رسوله»، این امانت خدا و پیغمبر را به تو می سپارم. آه، آن امانت را در چنین شبی پس داد.
افسوس که شد خاموش از ظلم چراغ دین
شد کشته زضرب در، یکتا ثمر یاسین
آقایان دیده اید اگه زنی از دنیا برود،کنار قبر می گویند آن افرادی که به آن خانم محرم هستند، بیایند،کمک کنند. و این بدن را میان قبر بگذارند. اما بمیرم برای غربت مولایمان امیرالمومنین، چه کسی بود محرم زهرا؟! سلمان و ابوذر که محرم نبودند، بچه هایشانم که کوچک بودند،خود مولا گرفت آن بدن را.
پرپر شدن گلم به چشمم دیدنم
من ناله ی او زپشت در بشنیدم
بلبل ننموده بی وفایی با گل
من بهر گلم خودم لحد می چیدم
یه وقت دید کمک پیدا شد، محرم پیدا شد، وقتی آقا نگاه کرد، میان قبر دید دست های رسول الله صلوات الله علیه، الـسـلام عـلیک یا رسول اللّه عنی و عن ابنتک النازلة فی جوارک
با من اگر تو درد دل خویش نگفتی
برگو درد دل خود با پدر امشب
عباس بن عبدالمطلب عموی امیرالمؤمنین آمد، دست مولا را گرفت. مگر علی از قبر زهرا دل میکند؟! عباس می گوید: «یک وقت دیدم آقا خم شد، این صورت را گذاشت روی خاک های قبر زهرا؛ آی شهیده زهرا...»
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین صدیقی در حسینیه امام خمینی و در محضور رهبر انقلاب/ 12 فروردین 93
چشمه معرفت/ شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) در اندیشه آیت الله جوادی آملی
سوره «کوثر» گواه بر زوال ناپذیری حضرت زهرا (س)
اینکه میگویند حضرت زهرا (س) آمد که بماند، دارای پاسخیست که تحلیل بخش پایانی سوره «کوثر» میتواند سند این بحث باشد. در جریان سوره «کوثر» یعنی «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ»، مستحضرید که غالب مفسران شیعه و سنی گفتند که عدهای از صنادید قریش، مشرکان، بدخواهان و معاندان براساس همان سنتهای باطلی جاهلیت گفتند: «پیغمبر بعد از مردن نام او و مکتب او و یاد او از بین میرود؛ برای اینکه او که پسر ندارد.» درباره دختر باورشان این بود که:
«بنونا بنو أبنائنا و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد»
این شعر شعار رسمی جاهلیت بود. میگفتند که پسران ما و نوههای پسری ما اینها فرزندان ما هستند، اما نوههای دختری ما فرزند ما نیستند؛ اینها فرزند مردان دیگرند «... و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد» اینها برای زن حرمتی قائل نبودند؛ برای فرزندهای دختر حرمتی قائل نبودند؛ میگفتند به ما مربوط نیست و میگفتند: «چون پیغمبر پسرش قبلاً مُرد و اکنون پسری ندارد و در اواخر عمر به سر میبرد و جز دختر چیزی از او نمانده است، با مردن او مکتب او و نام او و دین او سپری میشود و از بین میرود.» آنها چنین شنائتی و چنین سرزنشی داشتند.
ذات اقدس الهی فرمود به اینکه تو برای همیشه میمانی برای اینکه من به تو چیزی دادم که هیچ کسی نمیتواند آن را از بین ببرد و به تو فرزندی دادم که حافظ و مجری آن چیز است. آن چیزی که به تو دادم قرآن است و آن کسی هم که حافظ قرآن، مفسر قرآن، مبیّن قرآن، معلم قرآن، مجری احکام و حدود قرآن است فرزندان همین دخترند، فرمود: «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»؛ این کوثر مصادیق فراوانی دارد دین است قرآن است و ولایت است ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾ ؛ یعنی آنهایی که تو را شماتت میکردند بدی تو را میخواستند، انقطاع نسل تو را میخواستند، ابتر بودن تو را در نظر داشتند، آنها ابترند؛ نه تو ابتری. این ابتر این وصف چون در مقام تحدید است مفهوم دارد. اگر بگویند فلان شخص ابتر است، معنایش این نیست که دیگری ابتر نیست؛ چون مفهوم ندارد، ولی اگر در لسان تحدید باشد (در ارزیابی حد گزاری باشد) در مرزبندی باشد در تفکیک باشد، این مفهوم دارد. ﴿إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾؛ یعنی تو ابتر نیستی، آنها ابترند. آنها منقطع النسلاند تو منقطع النسل نیستی نام او و نام آنها و یاد آنها از بین میرود و نام تو و یاد تو همیشه میماند.
روضه/ سعید حدادیان/ فاطمیه دوم فروردین 93
اعجاز فاطمی//
شهیدی که با توسل به حضرت زهرا (س) زنده شد
گفته بودیم هر کسی وارد لشکر میشود، چه از بچههای بسیجی و چه از بچههای رسمی، در برگهای مشخصات اولیهاش را از نظر پرسنلی پر کند و یک برگه ضمیمه هم بگیرد و هر کس یک خاطره خوب از جنگ بنویسد.
بچهها خاطرهها را مینوشتند و من شبها داخل اتاقی مینشستم و این خاطرات را میخواندم، ولی متأسفانه چندین کارتن از این خاطرات در آتشسوزی انرژی اتمی که کل امکانات لشکر در آنجا سوخت از بین رفت.
یکی از شبها خاطره خیلی عجیبی از یک رزمنده خواندم و آن شب تا صبح خوابم نبرد. آن شخص اکنون یکی از دوستانم است. ایشان اینطور نوشته بود:
«من مجروح شدم. مرا به بیمارستان اهواز انتقال دادند. دکتر که معاینه کرد، گفت: کارش تمام شده او را به داخل سردخانه معراج شهدای داخل بیمارستان ببرید.
دیدم ملافهای را روی صورتم کشیدند و احساس کردم مرا داخل پلاستیک میکنند. صدای پلاستیک را میشنیدم و میدیدم دورم پلاستیک میپیچند؛ من خیلی ناراحت شدم. تمام حرفهایشان را میشنیدم ولی نمیتوانستم هیچ حرکتی کنم و حرفی بزنم؛ زیرا خون خیلی زیادی از من رفته بود. وقتی مرا بلند کردند و روی برانکارد گذاشتند تا ببرند، یک لحظه به حضرت زهرا(س) متوسل شدم. حالت عجیبی داشتم.
گفتم : «یا حضرت زهرا من زنده هستم، ولی میخواهند مرا زنده به گور کنند. اینان میخواهند مرا داخل سردخانه بگذارند؛ خودت مرا کمک کن!» یک دفعه در پی ارتباط عجیبی که با حضرت زهرا(س) برقرار کردم، نمیدانم در آن وضعیت چه طوری توانستم یک «الله اکبر» بگویم.
وقتی «الله اکبر» گفتم، درد شدیدی در بدنم احساس کردم. آنهایی که مرا به سردخانه میبردند، یک دفعه ترسیدند و مرا در همان حال رها کردند و بلند گفتند: «شهید زنده شد، شهید زنده شد!»
دیگر چیزی حس نکردم و بعداً در یکی از بیمارستانهای تهران که به هوش آمدم، فهمیدم من دو ماه در حالت بیهوشی به سر میبردم و نصف بدنم فلج شده بود.»
راوی جناب سرهنگ علی اکبر خالقی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس
واحد/ محمود کریمی
فیلم//
ذکر مصیبت حضرت فاطمه سلام الله علیها در محضر امام راحل(ره)
عزای خیال/ برشی از کتاب «کشتی پهلو گرفته» نوشته سید مهدی شجاعی
وصایای مادر
اکنون على جان! اى شوى همیشه وفادارم! اى همسر هماره مهربانم! من عازمم. بر من مسلّم است که از امشب میهمان پدرم و خداى او خواهم بود.
گریزانم از این دنیاى پربلا و سراسر مشتاقم به خانه بقا. تنها دل نگرانیام براى رفتن، تویى و فرزندانم. شما تنها پیوند میان من و این دنیائید که کار رفتن را سخت میکنید اما دلخوشم به اینکه شما هم آخرتى هستید، مال آنجائید. شما جسمتان در اینجاست. دیدار با شما از آنجا و در آنجا آسانتر است.
على جان! ولى جدا شدن از تو همینقدر هم سخت است. به همین شکل هم مشکل است. به خدا میسپارم شما را و از او میخواهم که سختیهاى این دنیا را بر شما آسان کند.
على جان! من در سالهاى حیاتم همیشه با تو وفادار بودهام، از من دروغ، خدعه، خیانت هرگز ندیدهاى. لحظهاى پا را از حریم مهر و وفا و عفاف بیرون نگذاشتهام. بر خلاف فرمان و خواست و میل تو حرفى نگفتهام، کارى نکردهام.
اعتقادم همیشه این بوده است که جهاد زن، رفتار نیکو با همسر است، خوب شوهردارى است و از این عقیده تخطى نکردهام.
على جان! مرگ، ناگزیر است و انسانِ میرنده ناگزیر از وصیت و سفارش.
على جان! به وصیتهایم عمل کن، چه آنها را که در رقعهاى مکتوب آوردهام و چه اینها را که اکنون میگویم.
اول اینکه تو پس از من ناگزیرى به ازدواج کردن، ازدواج کن و امامه، خواهرزادهام را بگیر که او به فرزندان ما مهربانتر است.
دوم اینکه مرا در تابوتى به همان شکل که گفتهام حمل کن تا محفوظتر بمانم.
و سوم، مرا شبانه غسل بده ـ از روى پیراهن ـ بر من شبانه نماز بگذار و مرا شبانه و مخفیانه دفن کن و مدفنم را مخفى بدار. مبادا مردمى که بر من ستم کردهاند، بخصوص آندو، بر جنازه و نماز و دفنم حاضر شوند و از مکان دفنم آگاهى بیابند.
یاران معدود و محدودمان با تو شرکت بجویند در نماز خواندن و تشییع جنازه و دفن، اما بقیه نه. از زنان، فقط امسلمه، امایمن، فضه و اسماء بنت عمیس و از مردان، فقط سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عبدالله و حذیفه، همین.
... واى گریه نکن على جان! من گریهام براى توست، تو چرا گریه میکنى. تو مظلومترین مظلوم عالمى، گریه بر تو رواتر است. من آنچه کردم براى دفاع از حقوق مغصوب تو بود. من میدانستم که رفتنیام، پدر مرا مطمئن کرده بود ولى هم میدانستم و میدانم که پس از رفتنم بر تو چه خواهد رفت. و این جگر مرا آتش میزند و مرا به تلاطم وامیداشت.
پس تو گریه نکن على جان! عالم باید براى اینهمه مظلومیت تو گریه کند.
اکنون اول خلاصى من است، ابتداى راحتى من است اما آغاز مصیبت توست.
پس تو گریه نکن و جگر مرا در این گاه رفتن، بیش از این مسوزان.
تو را و کودکانمان را به خدا میسپارم على جان! سلام مرا تا قیامت به فرزندان آیندهمان برسان.
راستى على جان! پسر عمو! تو هم میبینى آنچه را که من میبینم؟ این جبرئیل است که به من سلام میکند و تهنیت میگوید.
ــ و علیک السلام.
این میکائیل است که سلام میکند و خیر مقدم میگوید:
ــ و علیک السلام.
اینها فرشتگان خدایند، اینها فرستادگان خداوندند که از سوى خدا به استقبال آمدهاند.
چه شکوهى! چه غوغایى! چه عظمتى!
ــ و علیکم السلام.
این امّا على جان به خدا عزرائیل است که بر من سلام میکند.
ــ و علیک السلام یا قابِضَ اْلاَرْواح. بگیر جان مرا ولى با مدارا.
خداى من! مولاى من! به سوى تو میآیم، نه به سوى آتش.
نوحه عربی/ میثم مطیعی/ فروردین 93 بیت رهبری
مرثیه فاطمی//
یاس بوی حوض کوثر میدهد/ احمدعزیزی
باید از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق یاس، مشکیپوش بود
یاس ما را رو به پاکی میبرد
رو به عشقی اشتراکی میبرد
یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست
بعد روی صبح، پرپر میشود
راهی شبهای دیگر میشود
یاس مثل عطر پاک نیّت است
یاس استنشاق معصومیّت است
یاس بوی حوض کوثر میدهد
عطر اخلاق پیمبر میدهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانههای اشکش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
می چکانید اشک حیدر را به چاه
عشق محزون علی یاس است و بس
چشم او یک چشمه الماس است و بس
اشک میریزد علی مانند رود
بر تن زهرا گل یاس کبود
گریه کن زیرا که دُخت آفتاب
بیخبر باید بخوابد در تراب
این دل یاس است و روح یاسمین
این امانت را امین باش ای زمین
نیمه شب دزدانه باید در مغاک
ریخت بر روی گل خورشید، خاک
زمینه/ سیدمهدی میرداماد
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است/ مجید لشکری
شمـع وجود فاطمـه سوسو گرفتـه است
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
آتـش گـرفت جـان علی با شرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
این بار چندم است که جارو گرفته است
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
یک جـا بـرای غـربـت بـانو گـرفته است
حـتی وجـود میخ و در و تـازیـانـه ها
عطر و مشام از گل شب بو گرفته است
بـا ازدحـام مـوج مخـالف بیـا ببین
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سـر در بغــل گـرفتــه و زانــو گـرفـته است
بدون خداحافظی برو/ علی اکبر لطیفیان
با سینه شکسته علی را صدا مکن
اینگونه پیش من کفنت را سوا مکن
هفتاد و پنج روز، ز من رو گرفته ای
امروز را بیا و از این کارها مکن
من رو زدم تو خنده به تابوت میکنی؟!
اینگونه با دلی که شکسته است تا مکن
پیراهن اضافه نداری عوض کنی
پس بر لباس خونی خود اعتنا مکن
از این طرف به آن طرف خانه پیش من
پیراهن حسین مرا جا به جا مکن
من بیشتر به فکر توام درد میکشی
پس زودتر برو، برو فکر مرا مکن
هر قدر هم که باز بگویم نرو بمان
بی فایده است پس برو و پا به پا مکن
اصلا بیا بدون خداحافظی برو
حتی برای ماندن من هم دعا مکن
فاطمه، فاطمه است//
احادیثی در رابطه با مقام و جایگاه رفیع حضرت زهرا (س)
ارزش شناخت حضرت فاطمه (س)
امام صادق (ع) می فرماید: «هر کس به شناخت حقیقی فاطمه(س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.»
آثار محبت به فاطمه(س)
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «هر کس فاطمه(س) دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است.»
اطاعت از فاطمه(س)
امام باقر(ع) می فرماید: «اطاعت از فاطمه(س) بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است.»
دستورهای فاطمه(س)
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «ای علی! آنچه را فاطمه(س) بدان امر می کند، انجام ده زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل(ع)به آنها امر کرده است.»
خلقت فاطمه(س)
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «بی شک فاطمه(س) حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است.»
چرا نام فاطمه(س)
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «من نام دخترم را فاطمه(س) گذاشتم زیرا خدای – عزوجل – فاطمه (س) و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.»
آثار نام فاطمه(س)
امام کاظم(ع) می فرماید: «در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود.»
احترام به نام فاطمه(س)
امام صادق(ع) به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود: «حالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، پس دشنامش مده، نفرینش مکن و کتکش مزن.»
شور/ مهدی سلحشور
گر نگاهی به ما کند زهرا (س) ...//
خواب شنیدنی سید حسن نصر الله از حضرت زهرا (س)
حضرت آیت الله خزعلی به نقل از سید حسن نصرالله می گویند: «در یکی از روزهایی که اسرائیل با ناوگان های پیشرفته خود، تا نزدیک مرز لبنان پیش آمده بود و ما با همه توان مبارزه کردیم، خسته شده بودم و نمیدانستم چگونه میتوان، آن ناوگانهای پیشرفته را منهدم کرد! در اتاق فرماندهی از شدت خستگی خوابم برد. در خواب دیدم که به محضر اهل بیت علیهم السلام شرفیاب شده ام و به نوبت محضر آن انوار مقدس می رسیدم. من هر یک را که زیارت میکردم. پس از هدایت، مرا به امام بعدی ارجاع میدادند تا اینکه به خدمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رسیدم، به محض دیدن ایشان، درد دل را آغاز کردم، از سختی کار گفتم و از ایشان درخواست کمک کردم. آن حضرت با دست مبارکشان به سمت آسمان اشاره ای کرد و با کلامی از ما دلجویی فرمودند، در همان حال از خواب بیدار شدم.
تنها چند ساعت از آن خواب گذشته بود که خبر دادند یکی از ناوگان های اسرائیل منهدم شده است. ساعت این اقدام پیروز مندانه را پرسیدم، درست این اتفاق در همان ساعتی که من آن خواب را دیده بودم روی داد.
منبع: جهان نیوز
زمینه/ هلالی
صفحات نور/ معرفی کتاب «صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا(س)»
پیشوای هدایت
سخن گفتن از شخصیت فاطمه زهرا(س) فراتر از برههی ولادت و شهادت اوست، شخصیتی که به کمال عقل و زیبایی روح و صفای نفس آراسته و در دامان نبوت پرورش یافته تا جایی که بدان سبب فاطمه(س) نامیده شد که آفریدگان از درک مقام ایشان ناتوانند. بدین گونه زهرای بتول تصویر کاملی از زن را به ترسیم آورد که مؤمنان در برابر قداستش سر تعظیم و کرنش فرود آورند.
کتاب پیش رو مروری است بر سیر حیات طیبه صدیقه کبری، فاطمه زهرا علیها السلام. آنچه که نویسنده محترم، سید منذر حکیم در جلد سوم از کتاب پیشوایان هدایت، در پی آن است؛ ارائه نمایی از زندگانی حضرت زهرا(س) از ولادت تا شهادت ایشان خواهد بود، بنابراین مؤلف کتاب مطالب خود را در سه بخش تقسیمبندی نموده تا علاوه بر معرفی آن بانوی با عظمت، به تمامی مراحل زندگی ایشان نیز اشاره کرده باشد.
در قسمت اول از این کتاب علاوه بر ذکر جلوه هایی از شخصیت ایشان، چندی از فضائل و مناقب حضرت را متذکر شده و با اشاره به برخی از آیاتی که در شأن ایشان نازل شده به بازشناسی وجود مقدسش میپردازند و علاوه بر آن با ذکر احادیثی به جایگاه حضرت زهرا(س) در نگاه پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) و صحابه و مورخان اشاره میکند.
نویسنده با بیان جایگاه مادر حضرت، به بیان ابعاد شخصیتی خدیجه کبری(س) پرداخته و از ولادت با شکوه فاطمه(س) سخن به میان می آورد و دوران رشد و بالندگی ایشان را مورد بررسی قرار میدهد و با توجه به این که تاریخ زندگی فاطمه(س) تقریبا با تاریخ رسالت مقرون گشته، نویسنده در بخش دوم از کتاب خود، تاریخ زندگانی ایشان در عصر حیات پدر بزرگوارشان را مورد توجه قرار داده است.
از جمله مسائلی که در قسمت دوم کتاب بدان پرداخته شده است ، مسائل پیرامون ازدواج حضرت با امیر المؤمنین(ع) میباشد؛ مسئلهای که میتواند الگوی مناسبی برای جوانان پیرو مکتب اهل بیت واقع شود.
در بخش پایانی سعی شده است تا گوشهای از وقایع تلخی که پس از رحلت پیامبر خدا(ص) رخ داده، به رشته تحریر در آید؛ پس از ماجرای سقیفه و غصب خلافت امیر المومنین فاطمۀ زهرا(س) علی رقم تحمل ستم هایی که در حقش روا داشتند، خود پرتو افکن دوران ظلمت شده و یگانه یار امام عصر خویش گردید.
از دیگر مطالبی که در قسمت سوم این کتاب بدان پرداخته شده است؛ مسئله هجوم به خانه حضرت زهرا(س)، غصب فدک و اتفاقات مربوط به شهادت جانگداز دخت گرانقدر پیامبر اکرم(ص) میباشد.
سید منذر حکیم در انتها به میراث علمی فاطمه زهرا(س) یعنی مصحف فاطمه اشاره و گزیده از مطالب آن را با استناد به روایات ذکر میکنند.
جلد سوم از کتاب پیشوایان هدایت "صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(س)" در 305 صفحه از سوی مجمع جهانی اهل بیت به چاپ رسیده است.
شهادت حضرت زهرا تسلیت باد...
با چند کلمه حرف راست منتظر شما و نظراتتون هستیم...
نظرات زیبای شما باعث دلگرمیست...
یا زهرا
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا